جدول جو
جدول جو

معنی تارک ادب - جستجوی لغت در جدول جو

تارک ادب
(رِ اَ دَ)
بی ادب. (آنندراج) (فرهنگ نفیسی). گستاخ و بدخوی. (فرهنگ نفیسی) :
در هند که زادگانش تارک ادب اند
لبریز جهالت اند و فاضل لقب اند
اوساطالناس چون از اول همه حشو
اشراف همه سید و قنبرنسب اند.
واله هروی (ازآنندراج).
رجوع به مجموعۀ مترادفات ص 74 شود
لغت نامه دهخدا
تارک ادب
بی ادب، گستاخ
تصویری از تارک ادب
تصویر تارک ادب
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ وَ لَ)
چیز آموخته را فراموش کردن. (فرهنگ نظام)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تارک شدن
تصویر تارک شدن
چیز آموخته را فراموش کردن
فرهنگ لغت هوشیار